سه‌شنبه، تیر ۹


می گفتی نگرانی برای یکنواختی روزهایت، برای تشدید "گ" روزمرگی هایت ، برای از میان رفتن هیجانت ، برای حرف های تمام شده ات آن قدر گفتی و گفتی تا امروز آنچنان هیجان مرگباری به دلمان انداختند و آن قدر حرف داری و همه پر اشک .آری میدانم میخواهی بگویی نه به این قیمت . کلام من هم همین است ولی محض رضای خدا بگذار امروز حرفم تمام شود سپس سخن بگو. گفتم وطن ، گقتی وطن؟ وتن؟ نه تنی ماند و نه وطنی . گفتم عشق ،گفتی گرسنه نمانده ای ، گفتم عشق وطن گفتی هنوز جوانی . بزرگ شوی فراموش میکنی . تمام شده اگر هم بود . فراموش کردی زاده ی سرزمین خورشیدی ، یعنی زاده ی امید و معرفت . زاده ی نور و انسانیت . داغ داری . داغ خون سهراب ها و سیاوش ها کشیده ای . کلامت را سعدی اثر بخشیده و روحت را حافظ . از بلادی هستی که مروت با دوست و مدارا با دشمن به خونت رخنه کرده . این ماتمت برای ندا و نداها از همان عشق وطن فراموش گشته ات است . آری دردناک است بهای بیداریش . بیدار شده بسیار گران . جانمان آتش گرفته ، در ماتمیم ، من ،تو و هر انسان دارای اندیشه و روحی . هرکه جزو پیکر بنی آدم و جز گوهر آفرینش باشد. همیشه کنار هر فرشته ای دیوی بوده . انسان را با انیسانیت فرق بسیار است . همان طور که آزادی را با آزادگی .

رستم ها هست در وجود تک تکمان. ما را خوان ها در پیش است و شغادهایی نابرادر در پیش . این چرخ گرانفروش بوده و هست و خواهد بود . ما را همیشه برای هرچیز باارزشی بهایی بوده و امروز هم . و ما کم نمی خواهیم . ما گرانبها ترین ثروت ها یعنی آزادی از دست رفته مان ، انسانیت به تاراج گذاشته مان ، شعور دزدیده شده مان را میخواهیم کم نیست پس بهایی دارد بسیار گران . این چرخ ،این فلک گرانفروش است ولی بی انصاف نیست نبوده . به امیدواران ندای رهایی داده . ظلمت دارد ولی پگاه هم دارد . پایان شب سیه را سفید قرارداده . خزان دارد ولی بهار هم دارد . اگر آرش ها دیروز با جانشان به ایران وسعت بخشیدند برای غنی کردن تجربه ی تاریخ ما بود و نه بیشتر. این آتش ها شاید جانسوز ولی امیدسوز نباید باشد .

۲۰ نظر:

مصطفی گفت...

دوباره میسازمت وطن اگر چه با خشت جان خویش ستون به سقف تو میزنم اگر چه با استخوان خویش

باد صبا گفت...

سلام
خیلی نوشته قشنگی بود.
به امید فرادایی بهتر

ناشناس گفت...

سلام
متن بسیار زیبایی بود. خودت نوشتی؟ بابا ایول!
عرضم به حضور انورت که من اخلاقم اینطوره که خیلی برای رسیدن به خواسته ام انرژی میگذارم. اما وقتی بهش نرسم دست به مبارزه منفی می زنم یا به قول بابام بچه بازی در میارم. الان هم به نظرم زمان مبارزه منفی فرا رسیده. ملت باید به نحوی نارضایتیشون رو نشون بدن. حتما در این مورد من یک پست مفصل می گذارم.
آرمین از هر دری سخنی

ناشناس گفت...

سلام
متن بسیار زیبایی بود. خودت نوشتی؟ بابا ایول!
عرضم به حضور انورت که من اخلاقم اینطوره که خیلی برای رسیدن به خواسته ام انرژی میگذارم. اما وقتی بهش نرسم دست به مبارزه منفی می زنم یا به قول بابام بچه بازی در میارم. الان هم به نظرم زمان مبارزه منفی فرا رسیده. ملت باید به نحوی نارضایتیشون رو نشون بدن. حتما در این مورد من یک پست مفصل می گذارم.
آرمین از هر دری سخنی

عمو اروند گفت...

دست مریزاد! نوشته‌ات هم شیوا و هم پرمحتواست.
در بلاگ نیوز معرفی‌ات کردم.

ناشناس گفت...

متنت عالی بود.می گی مبارز کنیم؟یادت باشه چی گفتی.....بعد نگی تو خامی....
بازم بگم با متنت کلا حال کردم.

علی گفت...

ما گرانبها ترین ثروت ها یعنی آزادی از دست رفته مان ، انسانیت به تاراج گذاشته مان ، شعور دزدیده شده مان را میخواهیم کم نیست پس بهایی دارد بسیار گران..

راست می گویی پگاه جان،

این همان چیزی است که مجنون وار دنبالش هستیم ، خلقی مجنون وار دنبالش است ، و چه کوتاه بین اند آنها که فقط چماق را می بیند و گلوله که چگونه ساکت می کند صداها را.. غافل از آنکه سینه ها را شعله ور می کند.. شعله هایی که همه چماق ها را خواهد سوزاند و همه گلوله ها را به تُفی بدل خواهد کرد..

می بینم آن روز را..

مهدیه گفت...

گفتنی ها گفته شد. الان وقت عمل کردنه
...

مریمی گفت...

همون موقع که نبشتی خوندم به خدا. کامنتم از خون جوانان وطنو 400 بار کپی پیست کردم اما نیومد که نیومد. نیسسم به خدا بی معرفت.
خوبی؟ انقلاب کردی؟ نکشتنت؟
:دی

مهدي گفت...

به خاطر اين متن پر شور و احساس، ممنونم. چند بار خوندم ولي چيزي نداشتم كه بهش اضافه كنم. گفتنيها رو به زيبايي گفتيد. تنها نسبت به انصاف فلك، من خيلي مشكوكم. با اين حال، سعي مي كنم دست كم در اين شرايط، تحت تأثير نوشته شما، كمي خوش بين باشم.

گاو مشتی حسن گفت...

با اجازه این متن رو تو فیس بوک share کردم.

گیله دختر گفت...

از دل براومد و بر دل نشست پگاهی جونم ...به امید روزهای سپید

afshin گفت...

[گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل]

----- درود بر تو ایرانی ----------

فراخوان هواداران جبهه متحد دانشجویی به شرکت در راهپیمایی 18 تیر

در حمایت از زندانیان سیاسی و گرامیداشت یاد شهدای ۱۸ تیر

و شهدای کودتای ننگین ۲۲ خرداد

در "راهپیمایی سکوت" روز پنجشنبه ۱۸ تیر ساعت ۸ غروب شرکت نمایند.

[گل] مسیر های راهپیمایی در ایران [گل]

ماشينها با زدن بوق و ايجاد ترافيک -

منتظر شما در وب و راهپيمايي هستم [گل]

دوست من به ديگران خبر گردهمايي را برسانيد - ما مديون خون شهيدانيم

-------------- خداوند نگهدار ایران باد . . . ----------

مانی گفت...

چه خوب که باز هم نثر زیباتو خوندم.
پگاه! بانگ برآمدنت را از افق ایران کی می‌خوانند؟!

ناشناس گفت...

afariin pegah jooon
awal be khatere in matne ghashang ke neveshti
dowom be khatere in ke bamdad sadegh ro be bamdad rastin taghyeer dadi
akhe miduni
sadegh ye kalameye arabi bood vali rastin farsi hastesh
marhaba bar shoma!!!

Farahmand گفت...

Oh you'll be surprised how far I can reach
:))

علي گفت...

فقط ميتونم بگم تسليت!
...
قشنگ نوشتي...تبريك!

داستانک گفت...

به همان دلیل آتش جان سوزی که امید را می سوزتند..

محمد جواد گفت...

فعلا روزهای حساسیست. همه نگرانن. همه با بیم و امید به فردا نگاه می کنن. نوشته هات فوق العاده اند. از خوندنشون لذت بردم

shazde khanum گفت...

kheyli ghashang neveshti.
man mayous nistam ama bi ensafi az falak ziad didam. kash ke in bar bi ensaf nabashe.
be omide ruzhaye behtar...