جمعه، مرداد ۴

کمی دور از هیاهوی شهر- چادگان اصفهان




۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

دل ما برای این جور جاهای دنج تنگ شده رفیق..

ناشناس گفت...

خب چطور تو اينجا ها رو خلوت گير اوردي عكسشونو بگيري
ما هر وخ رفتيم اينقد ادم غل مي زد كه پشيمون مي شديم
:دي

ناشناس گفت...

سلام
دستتون درد نکنه
خیلی عکسهای قشنگین
واقعا لذت بردم.
امیدوارم خوش گذشته باشه
موفق باشید
راستی فیل کامل نوار قصه خروس زری پیرهن پری رو که قبلا خواسته بودید گیر آوردم. فقط حجمش زیاده.
اگه تونشتم آپلودش کنم براتون با ایمیل می فرستم.

ناشناس گفت...

زیبایی ، آرامش ، لذت همه جمعند در اینجا...شاد باشی

ناشناس گفت...

سلام. خوبی؟ چرا منو نبردی؟؟

ناشناس گفت...

سلام
هم پریشانم... هم نگاهی آشنا دارم !!!
مرا خوانده ای تا به حال؟
.
.
.
هم سفالگر بودیم و ساختیم ... هم ساخته شدیم و بارها شکستیم...
نه منی خواهد ماند و نه تویی ...
منتظرم سر بزن...!

ناشناس گفت...

چه جاي خوشگلي
هوس كرديم!

ناشناس گفت...

سلام
همه چی رو به راهه؟
کاش زود تر می نوشتید

ناشناس گفت...

سلام
ببخشید با تاخیر تولدتون رو تبریک میگم. امیدوارم پیک سرزمین خورشید تا سالها شاد بزید.
این نوشته هاتونو قبل از گذاشتن توی وبلاگ جایی نگه دارید بهتر نیست. امیدوارم زودتر رایانه تون درست بشه.
موفق باشید

یارعاشقان گفت...

من اهل چادگانم اگه ویلا میخاین زنگ بزنید09138104552