1- پست پیشین با تصنیف ثنا گونه ای پایان یافت و عده ای را ناراحت کرد . چندی گمان های نادرست زدند ولی هرچه بود اکنون با این اتفاقی که برای آب اصفهان افتاد وهمه مطلعید از آن که معلوم نیست صحیح است یا به عمد، تصنیف پیشین را با تمام وجود احساس میکنم. وبه خاطر دارم که "عامل اصلی در هر واقعه نه خود واقعه که راوی یا حداقل منظری است که از آن به واقعه بنگریم" *.
2- مدتی پیش جناب باد صبا لطف کردند ولینکی که همنوازی سه تار و گیتار بود را در وبلاگشان گذاشتند . امروز من با دقت شنیدمش . جالب بود واسم .چرا که من اصلا از گیتار خوشم نمیآد و روی سازم تعصب هم دارم ولی این همنوازی بد(منظورم همون خیلی هستش) به دلم نشست . به نظر من که خیلی روش کار شده چرا که کافی بود اندکی سه تارش کم یا گیتارش بیشتر میشد . اونوقت واویلا یی بود .
3-الآن دیگه ناراحت نیستم واسه خاطر انرژی خوانندگان گرامی:(بشنوید)
امشب در سر شوری دارم، امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم، رازي باشد با ستارگانم
امشب یکسر شوق و شورم، از این عالم گوئی دورم
از شادی پر گیرم که رسم به فلک
سرود هستی خوانم در بر حور و ملک
در آسمان غوغاها فکنم
سبو بریزم ساغر شکنم
امشب یکسر شوق و شورم، از این عالم گوئی دورم
با ماه و پروین سخن می گویم، وز روی مه خود اثری جویم
جان یابم زین شبها، می کاهم از غمها
ماه و زهره را به طرب آرم،از خود بی خبرم ز شعف دارم
نغمه ای بر لب ها، نغمه ای بر لب ها
امشب یکسر شوق و شورم، از این عالم گوئی دورم
امشب در سر شوری دارم، امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم، رازی باشد با ستارگان
امشب یکسر شوق و شورم، از این عالم گوئی دورم
_________________
* - "هوشنگ گلشیری"
پدیده ی بیسابقه
مشتاق تدریج تقلا
۴ روز قبل
۱۷ نظر:
همنوازي قشنگي بود
براي اب اصفهان چه اتفاقي افتاده مگه؟ من خبر ندارم
به علی:
نفت و آب قاطی شده آب نداریم
آخر نفت اومد سر سفره ها مون، دیدید که ر.ج خالی نبسته بود!!! ما تصمیم گرفتیم، آب رو تقطیر کنیم نفت بدست بیاریم پولدار بشیم(تریپ بد اصفهانی). امروز صبح چایی شیرین با مزه نفت خوردیم، چه حالی داد!!الان یاده تبلیغات چایی افتادم، مثلاً اینجوری: «چای گلستان بنوشید، با مزه دلپذیره نفت»
عزيزم اين اب و نفت نيست توي لوله ها . نفته . ابگرمكنها رو خاموش كنيد تا دچار حريق نشوند .
تريپ اونجايي باحال شده بود كه ملت تا بيخ اتاقاشونو پر از بطري اب معدني كرده بودن . حوالي شما اب معدني چنده ؟ اين سر گردنه كه ماييم بطري هزار هم داره رد و بدل ميشه
ديروز رضا رشيدپور دلقك شبكه اصفهان يه ليوان اب گرفته بود دستش مي خورد و ميگفت شرب شربه . ديگه ادم چي مي تونه بگه ؟ ملت رو گير اوردن . همين.
تو باور ميكني كه همش تقصير تراكتور يه كشاورز بوده ؟ نميدونم چرا من ديگه هيچي رو باور نميكنم .
مي خواستم بگم جگرم من كه همه ي پستاتو مي خونم . :-*
ترانه ی غوغای ستارگان پروین خیلی "انرژی" داد، اونم شنبه ی اول هفته و کار. از کنایه هایی که زدید ممنون.
دونوازی سه تار و گیتارو گوش کردم، به نظر میاد صدای غالب، سه تاره و درواقع اگه گیتار نبود بهتر بود.
راستی چه می کنید با شهر اصفهان که آب و روغن قاطی کرده؟
خبر خاصی نیست . طبق معمول خوش و خرم هست . هستیم . هستید؟ هستند .
سلام می رسانند خدمتتان .
ادرس وبلاگتان را داديم بخوانند . نظر ندادند . نميدهند عموما .
متأسفم. متأسفم. متأسفم...
---
تراکتور یک کشاورز چیه؟ پیمانکار وزارت راه مگه نبوده؟
سلام
ببخشید . میشه یه وقتایی به اون وبلاگتون هم سر بزنید.
خیلی به خاطر آب اصفهان متاسفم.
کاش از دست ما کاری بر میومد.
امیدوارم زودتر درست بشه.
به خاطر شعر و آهنگ زیبایی که گذاشتید هم ممنون.
موفق باشید
مگه چه سازی میزنی ؟
من ترومپتو خیلی دوست دارم ...
تو سربازی یاد گرفتم ...
گفتی چی میزنی ؟!
دقت داري بالاخره كامنت گذاشتن واسه تو رو ياد گرفتم ؟
اومدم بگم :
دينگ
نوچ نوچ دوست جون . ما از دست شما عصباني نميشيم .
سلام.مرسی از نظرت.حتماً به کمکت نیاز دارم.راستی بعد از این همه مدت نمی دونی، فامیل من جداست و سرهم نیست!!!لطفاً به من با نام((فقط مهندسی برق)) لینک بده.خدانگهدار.
این آهنگه آخرش بود. البته اگر گیتارش حذف میشد هم چیزی نمیشد. حضور گیتارش فقط در این حد بود که بگن همنوازی سه تار و گیتاره. ولی در مجموع خیلی حال داد!!
چي انقدر تعجب شما را بر انگيخته؟ گه كاري ما يا نظرات لطف عده اي خاص از دوستان ؟
مشكل اصلي تهوع است . جدا حالم به هم مي خورد ديگر از هر چه در اين ...
ديگر گور پدر هر چه مودب بودن و اديب بودن و ... اااااااااااااههههههههههه
ما كه آپ كرديم
شما هم اگه آب اصفهان بلايي سرت نياورده يه آپي بكن D:
موافقم باهات راجع به تفاوت زاویه دید ها.
اگر اینجوری فکر کنیم که هر حرف و نظری می تونه مکمل باشه نه متضاد حرف ما زندگی راحت تر میشه.
ارسال یک نظر