سه‌شنبه، آبان ۲۵

اسماعیل من چیست؟؟؟؟




متن زیر از "دکتر علی شریعتی" امروز فکرم را مشغول کرد. به راستی اسماعیل من در این دوره کدامست؟ کدام هاست. چه به عنوان داستان بنگری و چه به منزله ی خودشناسی ماجرای عمیقی است. در هر هدفی که به آن دست یافته ای ، چه  به شانس نسبت دهی و چه به تلاش ، چه اهل رویا باشی و چه عمل ، هرچه و هر آن چه خواهی ، از کوچکترین تا کمال، در عمق ماجرا که رفته ای بی شک اسماعیلی را قربانی کرده ای  ،حتا اگر توجه نکرده باشی. شاید این همانست که میگویی هر چیزی را ارزشی است . هرچه بزرگتر و ارزشمند تر بهای پرداختی بیشتر.  بیا امروز با هم بنگریم و آن چه ضعیفمان کرده در رسیدن به "آن " ،باصطلاح قربانی کنیم. و این" آن"، چه کمال باشد و چه هدفی مادی  آنچنان دگرگونت کند که حیران شوی. این قربانی  از دست دادن نیست ، به دست آوردن گنجی است که سرچشمه اش شناخت است .بنگر ، بیندیش،سپس  تصمیم بگیر...
" واکنون، ابراهیمی، و اسماعیلت را به قربانگاه آورده ای. اسماعیل تو کیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ خانواده ات؟ عملت؟ درجه ات؟ هنرت؟ روحانیتت؟ لباست؟ نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانیت؟ زیبایی ات؟ و....
من چه میدانم؟ این را باید خود بدانی و خدایت. من فقط میتوانم نشانی هایش را به تو بذهم، آنچه تو را در راه ایمان ضعیف می کند، آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می افکند ، آنچه دلبستگی اش نمی گذارد تا پیام حق را بشنوی و حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به توجیه و تاویل های مصلحت جویانه و ... به فرار می کشاند و عشق به او کور و کرت میکند و بالاخره آنچه برای از دست ندادنش ، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او اسماعیل تو است!
اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد یا یک شیئی ، یا حالت ، یا یک وضع ، ویا حتی یک نقطه ضعف! تو خود آن را هرکه هست و هرچه هست باید یه منی آوری و برای قربانی انتخاب کنی. چه : ذبح گوسفند به جای اسماعیل ، قربانی است ، و ذبح گوسفند به جای گوسفند ، قصابی!"
                                                          
پ.ن: عبارت داخل "گیومه" از دکتر علی شریعتی است.



۲ نظر:

یک خانوم پرنیان گفت...

ما همه قصابیم....

استوانه گفت...

سلام
احوال شما
امیدوارم خوب باشید
متن زیبایی است.