جمعه، شهریور ۲۶

یکساله شدیم


ای بابا این زمان چرا این قدر سریع میره هیچ درنگی هم نداره.یعنی یک سال شد واقعا؟ بعععععععله شوخی هم نداره. دیگه توی تقویم تاریخ ، همون برنامه صبح زود رادیو که صدای توپ توپ توپ توپ بننننگش واست شده خاطره ، البته این بار توی تقویم تاریخ زندگیت، باید بنویسی یک سال پیش در چنین روزی ما اومدیم اینور دنیا. این یعنی یک ساله داری با زندگی اون هم از نوع کاناداییش دست و پنجه نرم میکنی. یک ساله که با همسرت زیر یک سقف زندگی میکنی،یکساله خانوادت را ندیدی، یکساله خودت غذا میپزی، یکساله اونقدر مسئولیتت زیاده که داخل لیست کارهایی که میتونه واست تفریح ایجاد کنه یک روز بی مسئولیت جدی هم اضافه شده، یکساله که گوش هات صدای بیگانه میشنوه، یکساله که یک عده میگن " چه اسم قشنگی داری ما نشنیده بودیم و وقتی میفهمن خودشون هم معادلش را دارن کلی ذوق میکنن ولی همون ها نمیتونن فامیلت را درست بگن پس یکساله تلفظ درست نام خانوادگیت را هم نشنیدی،یکساله بدون اینکه بفهمی چرا سریع تر گریه میکنی ، یکساله...
همه ی این "یکساله ال و بل " ها شاید یه معنی بده و اون اینکه داری ریشه میدوونی....

۶ نظر:

مهتا گفت...

این 1 سال برای همه به نوعی سخت گذشت. خیلی سخت.. ما که تو ایران بودیم یه جور بیقه هم یه چور دیگه.. ولی گاهی خوبیش به همین گذشتنش هست

حقدوست گفت...

با سلام و عرض ادب خدمت شما دوست ارجمند.
با مطالب جديد در خدمت شما عزيز هستم:

>> تسليت توهين به قرآن مجيد
http://bia2mofid.persianblog.ir/post/371/

>>> نظرات برخي انديشمندان غربي در مورد «قرآن کريم»
http://bia2mofid.persianblog.ir/page/24

>>> احاديثي بسيار ارزشمند در عظمت «قرآن کريم»
http://bia2mofid.persianblog.ir/post/372/

>>> داستانهايي خواندني در مورد «قرآن کريم»
http://bia2mofid.persianblog.ir/page/23

منتظر حضور شما هستم.
توصيه مي‌کنم تمام مطالب را و لو گذرا مطالعه فرماييد. مطمئنا بهره خواهيد برد.

ostovane گفت...

از طرفی خوشحالم که جا افتادی دیگه و از طرفی هم برای خودم ناراحتم. چقدر زود گذشت!!!!!!!!!
من می تونستم الان جزء یکساله ها باشم.

دونقطه گفت...

یعنی داری از بالا و پایین ، به زمین و آسمان فرو می روی .

هیچکس گفت...

سلام دوست خوبم چطوری حال و احوال چطوره !
عمر صاحاب مرده آدمیزاد همینه ! انگار همین دیروز بود که با مادرم میرفتم حمام زنونه ! جدی میگم حیف که اون روزها عقلم به اندازه الان نمیرسید !
تا چشم به هم بزنی میبینی نوبت خودتم هم شد ! نوبت خودت شد بزرگ بشی نوبت خودت شد ازدواج کنی و نوبت خودت شد پیر بشی انگار یک قانون همیشگی لعنتی است

مثل همیشه گفت...

می دونی خیلی وقته که به این نتیجه رسیدم که وطن آدم ریشه هایی ِ که از خودش شروع می شه و تو هر خاکی می تونه رشد کنه ... وطن آدم مجموعه ی همه ی اون چیزاییه که باهاش یاد گرفتی بخندی و گریه کنی
وطن آدم جاییه که جا نیست ، مکان نیست، دورش خط نکشیدن، محدودش نکردن ...
وطن آدم خود ِ آدم ِ ... آدما هم گاهی می تونن وطن هم باشن ... البته نه همه!
فقط اونایی که بلدن عاشقی کنن
مراقب خودت باش