دوشنبه، اردیبهشت ۷

به یاد بیژن ترقی

خواننده: دلکش
شاعر: بیژن ترقی
آهنگساز: علی تجویدی
دستگاه: دستگاه شور

متن ترانه:

آتشی زکاروان جدا مانده *** این نشان زکاروان بجا مانده
یک جهان شراره تنها *** مانده در میان صحرا
به درد خود سوزد *** به سوز خود سازد
....................
سوزد از جفای دوران *** فتنه و بلای توفان
فنای او خواهد *** به سوی او تازد
....................
من همه یاران تنها ماندم *** آتشی بودم برجا ماندم
با این‌گرمی جان *** در ره مانده حیران
این غم خود به کجا ببرم؟
با این جان لرزان *** با این پای لغزان
ره به کجا ز بلا ببرم؟
می‌سوزم گرچه با بی‌پروایی ...... می‌لرزم برخود از این تنهایی
من همه یاران تنها ماندم *** آتشی بودم برجا ماندم
....................
آتشین خو هستی سوزم *** شعله جانی بزم افروزم
....................
بی‌پناهی محفل آرا*** بی‌نصیبی تیره روزم
آآآآآ......
من همه یاران تنها ماندم *** آتشی بودم برجا ماندم
من همه یاران تنها ماندم *** آتشی بودم برجا ماندم

۸ نظر:

آرمين گفت...

به به چه خاطراتي را در ما زنده كرديد

ناشناس گفت...

دوست عزیز تمام تاریخ های و روایت های اسلامی را مشتی یهودی با سواد و همان هایی که دین عیسی را هم به گند کشیدن نوشته اند فقط می گویند دین یهود و آنهم از نو صهیونیسی اش و قوم یهود را قوم برتر جهان و خلقت می دونند.وبه خدا هم دورغ می بنندند. تمام تحریف در ادیان به وسیله اونهاست .چکارباید کرد؟ هرچی در همه ادیان هست که آزادی بشر را از بین می برد واورا برده دیگر انسانها می سازد اون حرف خدا نیست دورغی است که به خدا نسبت داده اند .خدا کسی را برتر از کس دیگر نیافریده است همه با هم برابراند.حتا پیامبرو امامان هم مثل مردم عادی آفریده شده اند. فقط اونها خودشان تلاش کرده اند وبه این مقامات رسیده اند من وشما هم می تونیم به اون مقا م ها برسیم .خود خواهی را باید کنار گذاشت.شهدا چون خودشان را نخاستن شهید شدند.خواهی همان تکبراست .یعنی توهم مثل منی و من هم مثل تو هیچ فرقی با هم نداریم .چرا شما یا من به خودمان اجازه بدهیم در مورد دیگران قضاوت کنیم مگر ما کی هستیم ؟هیچ کس حق ندارد در مورد دیگری قضاوت کند .قضاوت کار هر کس نیست بجز خدا .به فرزندان خود بیاموزیم که همه چیز را مورد سوال قرار بدهند .چرا گفتن را به آنان بیاموزیم .چرا باید این چنین باشد ؟

بامداد صادق گفت...

کدوم چنین؟ من چی گفتم ؟ کجا و کی؟ شما را هم نمیشناسم . حالا چی شده؟ چه عصبانی؟

ناشناس گفت...

khanum man hamchenan dar marzo boomam hastam
mamnun az comment
to khubi?

آیات زمینی گفت...

چه وبلاگ دلنشینی دارید شما
لذت بردم
برای منی که گاهی از سنت های شهرم اصفهان دور می شم
همشهری بودن با شما باعث افتخار است
البته گر اشتباه نکرده باشم
شب شما ناز
هادی
آیات زمینی

آرمين گفت...

آره من اهل كرمانشاه هستم

باد صبا گفت...

دستتون درد نکنه

علي گفت...

فكر ميكنم درستش اينه كه:
من هم اي ياران تنها ماندم